اسباب ایجاد مرض و بیماری
هر نوع تغییر و دگرگونی که در بدن رخ میدهد، دارای علتی است؛ بیماری نیز حالتی غیر طبیعی است که در بدن روی میدهد.
انواع بیماری ها
بیماری ساده: که فقط "یک نوع بیماری" یا "یک نوع بیماری مرکب" را شامل میشود
بیماری مرکب: که "دو ضد یا بیشتر" عامل یک حالت بیماری شده باشد
بیماری ساده
بیماری های ساده سه دسته اند:
1- بیماری های اندام های مشابه که عبارتند از بیماری های سوء مزاج (تابع سوء مزاج)
2- بیماری های اندام های ابزاری که عبارتند از بیماری هایی که بر اندام های مرکب وارد میشوند (تابع سوء هیئت ترکیب)
3- بیماری هایی که بر اندام های مشابه و اندمهای ابزاری وارد میشوند ولی عارضه ای که از این بیماری ها بر اندام ابزاری رخ میدهد
باعارضه ای که بر اندام مشابه رخ میدهد متفاوت است (تابع تفرق اتصال)
برای مثال بیماری ای که یک مفصل را دربر میگیرد شاید در اندام های مشابه تشکیل دهنده ی مفصل دیده نمیشود، ولی در اندام ها، رگ ها، استخوان ها و عصب دیده میشود.
بیماری های مرکب
بیماریهای مرکب شامل چهار دسته میباشند:
1- بیماری مادرزادی
2- بیماری های اندام که باعث بیش از حد بزرگ شدن که میتواند همه بدن و یا عضوی خاص را مبتلا سازد میشود (مرض مقدار)
3- بیماری عددی: باعث زیاد شدن تعداد اندام ها بر خلاف حالت طبیعی میشوند (بیماری تعداد)
4- بیماری های وضعی که باعث کنده شدن اندام از مفصل، در رفتن، حرکت در جای خود یا بی حرکتی میشود (مرض وضع)
مرض وضع یعنی خارج شدن عضو از هیات و جایگاه طبیعیش که به انواع زیر تقسیم میشود
الف ) تغییر محل عضو نسبت به خودش
* خلع: کاملا از موضع خود خارج میشود، مثل دررفتگی کامل مفصل
* زوال: عضو به طور نسبی از محل خود خارج میشود، مثل فتق امعاء یا نیمه دررفتگی مفصل
* حرکت غیر طبیعی عضو: مرض رعشه (لرزش یا ترمور)
* سکون غیر طبیعی عضو (ثبوت): مثل خشکی مفصل (تحجر مفاصل یا آنکیلوز)
ب) تغییر محل عضو نسبت به مجاور
* نزدیکی بیش از حد به عضو مجاور: مانند افتادگی پلک یا شل شدن پلک (استرخاء جفن)
* دوری بیش از حد نسبت به عضو مجاور: مانند رشد تومور در زیر بغل که باعث دور شدن دست از تنه است
ج) بیماری های تفرق اتصال
تفرق اتصال یعنی گسسته شدن پیوند و پیوستگی طبیعی در اندام های مفرد یا مرکب بدن مانند شکستگی استخوان یا قطع انگشت
الف - بیماری های تابع سوءمزاج
هرگاه مزاج عضوی از اعضای مفرد یا مزاج کل بدن از حد اعتدال ویژه مناسب آن خارج شود، مرض تابع سوء مزاج رخ میدهد. بیماری های تابع سوء مزاج به دو دسته ساده و مادی تقسیم میشوند.
1-سوء مزاج ساده: مزاج یک عضو یا همه اعضاء به علت غلبه کیفیتی بر آن تغییر کند مانند آفتاب زدگی، سرماخوردگی
2- سوء مزاج مادی: زمانی ایجاد میشود که ماده غیر طبیعی، از نظر کیفی و کمی، کیفیت یک عضو یا همه بدن را تغییر دهد و از مزاج اصلی خارج کند
اسباب سوء مزاج های مفرد
الف- سبب های سوء مزاج گرم
1- حرکت معتدل: حرکتی که موجب حرارت میشود مانند ورزش، خشم، غضب
2- عفونت: حرارت غریبه موجب فساد اخلاط، و بخار های تند و تیز این اخلاط، سبب گرمی میشود
3- سده و بسته شدن مسامات: موجب میشود حرارت در درون بدن حبس شود و به دنبال احتباس حرارت، گرمی افزایش یابد
4- عامل گرمی بخش بالفعل: مانند گرمی آفتاب و حرارت آتش
5- عامل گرمی بخش بالقوه: مانند مصرف غذاها و داروهای گرم
سبب های سوء مزاج های سرد
1- حرکت بیش از حد
2- بی حرکتی زیاد
3- کم خوری بیش از حد
4- پرخوری
5- گشادگی بیش از حد مسامات: سبب انتشار حرارت و تحلیل آن میگردد
6- بسته شدن بیش از حد مسامات: به علت عدم دفع بخار و دخان از بدن و تجمع در بدن باعث خاموشی شدن حرارت غریزی میشود
7- عامل سرد کننده بالفعل: مثل سردی هوا، آب سرد و یخ
8- عامل سرد کننده بالقوه: مثل مصرف غذاها و داروهای سرد
سبب های سوءمزاج خشک
1- مواجهه با خشکی بالفعل: مثل آتش و هوای گرم، استحمام در آب های مجفف و قابض
2- استفاده ازعامل خشک کننده بالقوه: مانند غذاها و داروهای خشک کننده
3- فزونی حرکت بیش از حد اعتدال: بر اثر حرکت زیاد رطوبت طبیعی از بدن خارج میشود
4- کم خوری
سبب های سوء مزاج تر
1- پر خوری
2- برخورد با عامل رطوبت بخش بالفعل: مثل حمام مرطوب
3- استفاده از عوامل رطوبت بخش بالقوه: مثل مصرف بیش از اندازه غذاها و داروهای رطوبت زا
4- بی حرکتی زیاد
5- عدم استفاده از تحلیل برنده ها یا محللات
6- کاهش استفراغ های طبیعی
7- از دست دادن یا استفراغ خلط خشک کننده (مجفف)
ب- بیماری های تابعه سوء هیئت مرکب
الف) امراض شکلی: تغییر شکل طبیعی مثل انحنای غیر طبیعی استخوان
ب) امراض مجاری: مجرا فضای در داخل عضو است که ماده سیال در درون آن جاری است که به سه قسمت تقسیم میشود
* انسداد: مانند انسداد عروق کرونری، سایرعروق، سده جگر یا یرقان انسدادی که میتواند بر اثر انسداد عروق و یا مجاری صفرا باشد
* تنگی (ضیق): مانند تنگی مجاری تنفسی، خناق، آسم
* گشادی (اتساع): مانند گشادی مردمک (انتشار)، واریس (دوالی)، بواسیر
ج - امراض اوعیه: وعاء فضایی در داخل عضو است که حاوی چیز ساکنی باشد. امراض اوعیه خود به چهار دسته تقسیم میشود
* بزرگی فضا (کبر): مثل هیدرو سل ،فتق
* کوچکی فضا (صغر): مثل تنگی معده، تنگی بطن های مغز در صرع
* انسداد و امتلاء: مثل انسداد بطن های مغز در سکته
* خالی شدن: مثل خالی شدن ناگهانی حفرات قلب از خون و روح در هنگام شادی زیاد (مرگ ناگهانی یا فجاء یاشادی مرگ)
د) امراض سطوح اعضاء شامل:
* خشونت: مثل خشن شدننای یا تراشه (خشونت قبضه الریه)
* ملامست: مثل ملاست معده (از بین رفتن پستی و بلندی های طبیعی مخاط معده)
امراض مرکب
اگر از جمع شدن دو یا چند مرض مفرد، یک بیماری واحد با نامی مخصوص پدید آید آن را مرض مرکب گویند، مثل اورام (جمع ورم، ورم ها) و بثور
* ورم: یا آماس مرضی است که به علت وجود یک ماده زاید در عضو ایجاد میشود
* بثورات: حجم کمی دارند و معمولا ورم های کوچکی هستند که محدود به پوست هستند (ورم و بثورات در پایه و مبنا یکسان است)
مراحل بیماری
تمام بیماری ها از زمانی که شروع میشوند تا زمانی که صحت پیدا میکنند چهار مرحله را طی خواهند نمود
1- مرحله اول: نقطه شروع بیماری
2- مرحله دوم (تزاید): مرحله ای که به شدت، بیماری افزایش پیدا میکند
3- مرحله سوم (توقف): مرحله ای که بیماری به غایت رسیده و متوقف میشود
4- مرحله پایانی (انحطاط): علائم بیماری کاهش و رو به بهبودی میرود
شناخت این مراحل به درمان کمک، شایانی انجام میدهد مثلا در درمان ورم در مرحله اول داروی رداع (انسداد مجاری)
در مرحله دوم از داروی رداع به همراه محلل و در انتها داروی محلل استفاده میشود