درختی است که در ارتفاعات میروید، نام دیگر آن «مهلب» است و در گویش لری به آن «ملهو» گفته میشود. این درخت که پوست تنهاش تیرهرنگ است، شاخههای پراکندهای دارد که ابتدا سبز هستند و سپس قهوهای میشوند. برگهای بیضیشکل آن، نوک کشیدهای دارند و سبز روشن هستند. این درخت گلهای خوشهای سفید و معطر دارد. میوهی بیضیشکل آن سبز است سپس سرخرنگ میشود و رسیدهی آن سیاه است. این میوهی وحشی به دلیل طعم بسیار تلخش قابل استفاده نیست. قسمت قابل استفادهی درخت آلبالوی تلخ، هستهی میوهی آن است.
رنگ پوست این هسته، قرمز تیره است و مغز چرب و سفید آن طعمی تند و عطری خاص دارد. از این دانهی روغنی به عنوان ادویه در پخت نان و شیرینی استفاده میشود. طبع هستهی آلبالوی تلخ، سرد و کمی خشک است و مصرف آن دردهای احشایی را تسکین میدهد، معده و اندامهای تنفسی را پاکسازی میکند. این دانهی روغنی مقوی قلب و کبد و دفعکنندهی سنگ کلیه و مثانه است. استعمال خارجی این دانهی روغنی، درد ناشی از نقرس را تسکین میدهد، امراض جلدی را درمان میکند و اثرات ضربه مانند کبودی را از بین میبرد.
روایتی دیگر
اسم من در فارسی «مهلب» بر وزن امشب است. به من «پیوند مریم» و آلبالوی تلخ هم میگویند. اعراب مرا محلب مینویسند، و فرنگیها هم نام ایرانی مرا برگزیده و مهلب میخوانند و با اینکه ایرانی هستم، فرنگیها بهتر از شما ایرانیان مرا میشناسند. عدهای از نویسندگان قدیم، از جمله «حکیم مؤمن» مرا با «بنه» که میوه درخت سقز است اشتباه کرده، و «حبالخضرا» نامیدهاند.
برگ - چوب و میوه من چون صندل خوشبو است، در نهاوند با چوب درخت من، عصا و دسته چتر و شلاق درست میکنند تا دستشان خوشبو شود و رختشویان چوبدستی میسازند و لباسهای زیرین را موقع شستن با آن میکوبند تا لباس خوشبو شده و حشرات را از بدن فرار دهد. مدتها است که نویسندهی کتاب زبان خوراکیها به من دستور داده است تا در صحنه حاضر شده و خود را معرفی کنم، ولی من مخالفت میکردم زیرا معتقد بودم، اول باید مردم را به تحقیق و تفکر در اسرار خوراکیها عادت داد و بعد عجایب ما را نوشت و روی این اصل به ایشان گفتم، چندی پیش گل آفتاب گردان خود را معرفی کرد و اسرار خارقالعادهای خود را بیان داشت. از جمله نوشت که حشرات به دانههای من نزدیک نمیشوند. امتحان این موضوع برای خوانندگان خیلی ساده و آسان بود، همه میتوانستند مقداری تخم آفتاب گردان را خام یا بو داده، روی زمین نزدیک لانهی مورچه بریزند و با کمال تعجب ملاحظه کنند که این مور دانهکش که دانههای گندم - برنج و ارزن را جمع میکند، کوچکترین توجهی به این دانههای روغنی و خوشمزه نمینماید و نیز میتوانستند مقداری از دانههای آنرا در بشقاب ریخته، و در جایی که مگس و پشه فراوان است بگذارند و ببینند که این موجودات روی آنها نمینشینند. آیا خوانندگان این امتحانات ساده را کردند و در اطراف این موضوع مهم تفکر و تعقل نمودند یا خیر؟ در جواب نویسنده کتاب زبان خوراکیها، به من گفتند ما خوانندگان کنجکاو زیاد داریم و تعداد نامهها نشان دادند که دستهای در اطراف این موضوع اندیشیده و سؤالات محققانهای کردهاند و نیز دستهای به سایر خواص آن توجه کرده و از منافع این گیاه مفید بهرهمند شدهاند. از جمله تعداد زیادی از بانوان نوشته بودند که ما دچار عقبافتادگی عادت ماهانه شده و طبق دستور، از آب و برگ این گیاه خورده، و نتایج عالی گرفتهایم و به من مجددا دستور دادهاند تا بلادرنگ خود را به شما بشناسانم.
گل من سفید و هستهی من تلخ و بسیار خوشبو است. و بقدر دانهی نخود سبز بوده و پوست آن قرمز تیره و مغز آن سفید و تند و چرب است، از روغن آن در عطرسازی استفاده میکنند و زادگاه من کوههای سردسیر ایران است، و بیشتر در آذربایجان و نهاوند عمل میآیم، مقوی حواس پنجگانه بوده و سینه را از خلط پاک میکنم، خفقان و تنگ نفس را برطرف میسازم و مقوی جگر و سپرز و مسکن دردهای داخلی هستم. مخصوصا برای کبد - طحال - درد پشت و قولنج و درد پهلو مفید میباشم و اگر مرا همراه با عسل میل نمایید زودتر اثر میکنم. پیشابآور میباشم و عادت ماهانهی خانمها را منظم میکنم. کلیه و مثانه را باز مینمایم و اقسام کرم را از معده بیرون میکنم و قطره قطره آمدن ادرار را برطرف مینمایم. شهوت را زیاد میکنم - اسهال خونی را بند میآورم و چون مرا داخل نان کنند، آن را زود هضم مینمایم. مالیدن من در حمام به بدن، برای از بین بردن سیاهی ماه گرفتگی نافع است. امراض جلدی، مخصوصا جرب را درمان میکنم و رنگ چهره را باز مینمایم. جوشاندهی من جهت نقرس و از بین بردن آثار ضربه مفید است، ضماد من هر چند کهنه باشد برای تسکین درد نقرس معجزه مینماید. مقدار خوراک مغز دانهی من از ده گرم تا هیجده گرم میباشد. مالیدن جوشانده چوب و برگ من مقوی پوست و برطرفکننده بوی بد عرق است. و حشرات را دور میکند، به طوری که هیچ حشره و میکربی نزدیک آن نمیشود. سابقا که عدهای به خرافات پایبند بودند، نگاه داشتن دانهی مرا در پارچه کبود و بخور و دود آن را باطلکنندهی جادو دانسته، و تکرار بخور آن را سبب مهربان شدن دشمنان میدانستند و رمالان و جنگیران معتقد بودند که اجنه و شیاطین از من فرار میکنند. خوشبختانه امروز کسی به سحر و جادو عقیده ندارد، ولی اگر چه بخور و دود من قادر نیست اجنه و شیاطین را فرار دهد، در عوض میتواند میکربها و حشرات موذی را دور نماید و اینجا است که اهل تفکر و تعقل میکربها و حشرات را در ردیف اجنه و شیاطین میدانند و عدهای هم پا را از حد بالاتر گذاشته میگویند مقصود همین موجودات خطرناک بوده است. باری چنانچه دانههای مرا با اسفند و مصطلکی در روغن بجوشانند، خوردن و مالیدن آن جهت معالجهی لغوه - فلج - رعشه - درد مفاصل - نقرس و از بین بردن ضربه مفید است. تنهی درخت من پایهی خوبی برای پیوند آلبالو و گیلاس و میوههای آبدار است، و به همین جهت است که آن را پیوند مریم خواندهاند. به من «شجرةالادریس» هم گفتهاند.